این روزا خیلی شیرین تر و شیطون تر شدی از هر چیزی نگه می داری و بلند می شی وامیستی منم همش می ترسم بیفتی و سرت جایی بخوره. یه سری از وسیله های خونه رو جمع کردیم. مثلا میز آینه و شمعدون و خود آینه شمعدون.میز وسط پذیرایی روو .... از میز تلویزیون نگه میداری و پا میشی بعد که می خوای بشینی بعضی موقع سرت می خوره و گریه می کنی. جلوی میز تلویزیونو پشتی می ذارم میری سراغ شومینه و سنگ های شومینه رو می ریزی زمین بعضی وفتا هم سنگارو می ذاری دهنت. اونجا یه پشتی میذارم میری آشپزخونه از میز نهارخوری نگه می داری و بلند میشی. خلاصه همه کارم اینه که حواسم به گل پسرم باشه تا خدانکرده اتفاقی براش پیش نیاد. الانا هر موقع که برات مطلب می ذارم شما خوابیدی ...