مهراد جون مهراد جون ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره

خاطرات مامانی و مهراد

جشن الفبا

مهراد مهربونم سلام پسر دوست داشتنی و عزیزم سال اول ابتدایی و یادگیری درس و کتابات تموم شد و به خاطر شرایط موجود نشد برایت تو مدرسه جشن الفبا بگیریم برای یادگاری هر کس برای پسرش تاج درست کرد و عکس یادگاری انداخت. منم خواستم برای یادگاری عکست رو بزارم تو وبلاگت عزیزترینم انشاله جشن پایان دانشگاه انشاله در تمام مراحل زندگی ات موفق و پیروز و شاد باشی ️ " نوشتنم تمام شد"...
25 ارديبهشت 1399

مهراد و گردش

سلام به پسر گلم مهراد نفس مامان امروز همگی به گاوداری دایی رضا رفتیم و اونجا حسابی بازی، خاک بازی و شلوغ کاری کردی یعنی کامل کامل انرژیت خالی شد چند تا عکس از مهراد در اردیبهشت ۹۹ اینجا با دایی فرغون سواری کردی و حسابی بهت خوش گذشت. چند تا عکسم بزارم که تو پارک ازت گرفتم عزیزدلم دوستت داریم خیلی زیاد ...
20 ارديبهشت 1399

فروردین ۹۹ در باراجین

سلام به پسر گل و دوست داشتنیم مهراد عزیزم یه ماهی میشه از سال ۹۹ گذشته و مدارس از اسفند ۹۸ تعطیله و معلمتون به صورت مجازی تدریس میکنه. خیلی سخت شده برای مادرها ولی چاره ای نداریم به خاطر سلامتی بچه ها مجبوریم تحمل کنیم برای خودت تو هم خونه موندن و قرنطینه بودن خیلی سخت و حوصله سر بره. بعضی وقتها انیمیشن میبینی و با بابا بازی میکنی و درس میخونی. ولی یه هفته ای میشد حالت خوب نبود و گریه میکردی بهانه میگرفتی و اصلا دوست نداشتی درساتو بنویسی و خیلی بد همکاری میکردی. خلاصه بعد از دو ماه تصمیم گرفتم بهتو ببرم باراجین یکم اونجا بازی کردی و اخلاقت خوب شد خداروشکر میکنم که یکم سر حال شدی . عزیزم واقعا منم خیلی ناراحتم به خاطر اینکه مجبورم تو خونه ...
6 ارديبهشت 1399

بهار ۹۹

سلام به عزیزترین پسر دنیا عزیز دلم سال ۱۳۹۹ مبارک باشه انشاله سال خوب و پربرکتی باشه برای همه انشاله تو این  سال بیشتر از سال قبل بخندی و شاد تر باشی. خیلی خیلی برای من و بابا عزیزی . امسال به خاطر ویروس کرونا هیچ جا عید دیدنی نمی ریم و همش خونه هستیم خیلی خیلی برای تو سخته و میگی حوصله ام سر رفت چی کنم ولی چاره ای نیست عزیزم برای من و بابایی و همه آدم ها سخته ولی به خاطر سلامتی خودمون و بقیه باید رعایت کنیم انشاله این روزها تموم شه و آزادی و راحتی میاد. انشاله همیشه لبات بخنده مهراد جووونم هشتمین بهار زندگیت مبارک باشه. مهربونم دوستت داریم خیلی زیاد این عکسم سه روز قبل از سال جدید گرفتم میزارم تو وبلاگت یادگاری باشه برا...
1 فروردين 1399

جشن تولد ۷ سالگی

سلام به پسرم گلم مهراد . عزیز مامان و بابا و شیرینی و قشنگی زندگی من و پدرت عزیزدلم امروز سه روزی میشه که وارد ۸ سالگی شدی و شمع هفت رو فوت کردی . انشاله همیشه شاد و خوش و سلامت باشی. انشاله بتونم هر سال جشن تولدتو بگیرم و شادیت رو ببینیم. ️ به پیشنهاد خودت کیک مرد عنکبوتی سفارش دادیم و لباسشم میخواستی ولی متاسفانه هر چی گشتیم سایزت پیدا نکردیم کادو هم از طرف خاله مهدیه و دایی امید و دایی رضا صبح تولدت با خاله مهدیه رفتیم دو تا اسباب بازی انتخاب کردی و خاله لیلا و مامان جون و آقا جون نقدی دادن عکس های جشن تولد ۷ سالگی عزیزم مهراد : نفس مامان و بابا امیدوارم همیشه لبت خندون و تنت سلامت باشه و به آرزوهای قشنگت برسی ...
5 اسفند 1398

اولین کادو روز مادر پسرم

سلام به عزیزدلم مهراد . نفس مامان امروز روز مادر بود و شما قشنگ ترین هدیه رو به من دادی. وقتی از مدرسه اومدی گفتی مامان چشماتو ببند چشم هامو بستم بعدش گفتی باز نکنی گفتم نه تا وقتی تو بگی . بعدش چند ثانیه گفتی چشماتو باز کن نگاه کردم دیدم برام کارت تبریک روز مادر درست کردی تو مدرسه عزیز دلمو بغل کردم و چند تا بوست کردم و ازت تشکر کردم به خاطر هدیه قشنگت. ممنون مهراد جوووون ️ ️ فدات بشم اینقدر قشنگ برام نقاشی کشیدی و روز مادرو تبریک گفتی راستی تولدتم نزدیکه و هفتمین تولدت رو جشن میگیریم انشاله امروز تمام حرف های اسمتو یاد گرفتی عزیزدلم. یادگیری اسمتم مبارک این عکس مهرادم با هم کلاسی هاش که حروف اسمش رو کامل یاد گ...
26 بهمن 1398

یلدا ۹۸

سلام به عزیز دلم مهراد هفتمین یلدات مبارک مهرادم. امسال خونه مامان جون کرسی گذاشته بودن شما هم خیلی استقبال کردی و خوشت اومد. رفته بودی زیر لحاف کرسی نشسته بودی و میگفتی چقدر گرمه. آقا جونم برات میوه پوست میگرفت و میوه میزاشت دهنت. آقا جونم همش میگفت من مهرادو از همه بیشتر دوستش دارم و مهرادم حسابی خوشحال میشد و ذوق میکرد فکر میکردم چون صبح زود بیدار شده بودی و مدرسه رفته بودی شب یلدا اذیت بشی و مامان رو اذیت کنی ولی آقا بودی و بهت افتخار میکنم ...
1 دی 1398