مهراد جون مهراد جون ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره

خاطرات مامانی و مهراد

فروردین ۹۹ در باراجین

سلام به پسر گل و دوست داشتنیم مهراد عزیزم یه ماهی میشه از سال ۹۹ گذشته و مدارس از اسفند ۹۸ تعطیله و معلمتون به صورت مجازی تدریس میکنه. خیلی سخت شده برای مادرها ولی چاره ای نداریم به خاطر سلامتی بچه ها مجبوریم تحمل کنیم برای خودت تو هم خونه موندن و قرنطینه بودن خیلی سخت و حوصله سر بره. بعضی وقتها انیمیشن میبینی و با بابا بازی میکنی و درس میخونی. ولی یه هفته ای میشد حالت خوب نبود و گریه میکردی بهانه میگرفتی و اصلا دوست نداشتی درساتو بنویسی و خیلی بد همکاری میکردی. خلاصه بعد از دو ماه تصمیم گرفتم بهتو ببرم باراجین یکم اونجا بازی کردی و اخلاقت خوب شد خداروشکر میکنم که یکم سر حال شدی . عزیزم واقعا منم خیلی ناراحتم به خاطر اینکه مجبورم تو خونه ...
6 ارديبهشت 1399

بهار ۹۹

سلام به عزیزترین پسر دنیا عزیز دلم سال ۱۳۹۹ مبارک باشه انشاله سال خوب و پربرکتی باشه برای همه انشاله تو این  سال بیشتر از سال قبل بخندی و شاد تر باشی. خیلی خیلی برای من و بابا عزیزی . امسال به خاطر ویروس کرونا هیچ جا عید دیدنی نمی ریم و همش خونه هستیم خیلی خیلی برای تو سخته و میگی حوصله ام سر رفت چی کنم ولی چاره ای نیست عزیزم برای من و بابایی و همه آدم ها سخته ولی به خاطر سلامتی خودمون و بقیه باید رعایت کنیم انشاله این روزها تموم شه و آزادی و راحتی میاد. انشاله همیشه لبات بخنده مهراد جووونم هشتمین بهار زندگیت مبارک باشه. مهربونم دوستت داریم خیلی زیاد این عکسم سه روز قبل از سال جدید گرفتم میزارم تو وبلاگت یادگاری باشه برا...
1 فروردين 1399

جشن تولد ۷ سالگی

سلام به پسرم گلم مهراد . عزیز مامان و بابا و شیرینی و قشنگی زندگی من و پدرت عزیزدلم امروز سه روزی میشه که وارد ۸ سالگی شدی و شمع هفت رو فوت کردی . انشاله همیشه شاد و خوش و سلامت باشی. انشاله بتونم هر سال جشن تولدتو بگیرم و شادیت رو ببینیم. ️ به پیشنهاد خودت کیک مرد عنکبوتی سفارش دادیم و لباسشم میخواستی ولی متاسفانه هر چی گشتیم سایزت پیدا نکردیم کادو هم از طرف خاله مهدیه و دایی امید و دایی رضا صبح تولدت با خاله مهدیه رفتیم دو تا اسباب بازی انتخاب کردی و خاله لیلا و مامان جون و آقا جون نقدی دادن عکس های جشن تولد ۷ سالگی عزیزم مهراد : نفس مامان و بابا امیدوارم همیشه لبت خندون و تنت سلامت باشه و به آرزوهای قشنگت برسی ...
5 اسفند 1398

اولین کادو روز مادر پسرم

سلام به عزیزدلم مهراد . نفس مامان امروز روز مادر بود و شما قشنگ ترین هدیه رو به من دادی. وقتی از مدرسه اومدی گفتی مامان چشماتو ببند چشم هامو بستم بعدش گفتی باز نکنی گفتم نه تا وقتی تو بگی . بعدش چند ثانیه گفتی چشماتو باز کن نگاه کردم دیدم برام کارت تبریک روز مادر درست کردی تو مدرسه عزیز دلمو بغل کردم و چند تا بوست کردم و ازت تشکر کردم به خاطر هدیه قشنگت. ممنون مهراد جوووون ️ ️ فدات بشم اینقدر قشنگ برام نقاشی کشیدی و روز مادرو تبریک گفتی راستی تولدتم نزدیکه و هفتمین تولدت رو جشن میگیریم انشاله امروز تمام حرف های اسمتو یاد گرفتی عزیزدلم. یادگیری اسمتم مبارک این عکس مهرادم با هم کلاسی هاش که حروف اسمش رو کامل یاد گ...
26 بهمن 1398

یلدا ۹۸

سلام به عزیز دلم مهراد هفتمین یلدات مبارک مهرادم. امسال خونه مامان جون کرسی گذاشته بودن شما هم خیلی استقبال کردی و خوشت اومد. رفته بودی زیر لحاف کرسی نشسته بودی و میگفتی چقدر گرمه. آقا جونم برات میوه پوست میگرفت و میوه میزاشت دهنت. آقا جونم همش میگفت من مهرادو از همه بیشتر دوستش دارم و مهرادم حسابی خوشحال میشد و ذوق میکرد فکر میکردم چون صبح زود بیدار شده بودی و مدرسه رفته بودی شب یلدا اذیت بشی و مامان رو اذیت کنی ولی آقا بودی و بهت افتخار میکنم ...
1 دی 1398

پاییز سرد ۹۸

عزیزدلم مهرادم از ته دلم به وجودت افتخار میکنم و دوستت دارم خداروشکر میکنم که تو رو به من و بابا امیر هدیه داده نوشته های بالا رو هر روز به خودت میگم ️ درس و مشق رو دوست داری و با میل و علاقه انجام میدی یادگیریتم عالیه تولد بابا امیرم مبارک . امیرجانم بابت تمام زحماتی که برای خانواده ات میکشی ممنونم من و مهراد عاشقتیم نوشتنم تمام شد خدایا به خاطر خانواده خوب و همسر خوب و فرزند خوبی که عطا کردی هزاران مرتبه شکر ...
19 آذر 1398

کلاس اولی مهراد

عزیزم دلم سلام . امروز نزدیک دو ماهه که مدرسه میری خداروشکر میکنم که خوب کنار اومدی و راحت میری و اذیت نمیکنی. ماه اول که نگاره ها رو درس دادن از آبان ماه آموزش حروف الفبا رو  شروع کردن. معلمتون سخت گیره و خوب باهاتون کار میکنه هر چند که اولش بعضی از مامان ها اعتراض کردن که تکالیف زیاده و ... ولی با صحبت های خانم اخلاصی قانع شدن و راضی واقعا خوشحالم که مدرسه و درس رو دوست داری عزیزم واقعا از داشتن پسرم خوشحال و شادم و از خدا ممنونم😍😘 ...
25 آبان 1398

دندون نیش

سلام عزیزم مهراد نازنینم😙 پسر گلم کم کم داره شهریورم تموم میشه به کلاس اول مهراد نزدیک میشیم پسرم تابستون رو کلاس شنا و کلاس نقاشی رفت. کلاس شنا رفتن مهرادم این طوریه که اولش سخته رفتن بعدش که میره عاشق آبه و نمیشه از آب اورد بیرون🤣🤣 یه خبر جدید دندون پایینی مهراد پارسال تو پاییز افتادن دندون های جلوی هم شهریور امسال  فدای پسرم شم کم کم داره بزرگ میشه آقا میشه و مستقل واقعا به وجودت افتخار میکنم اینم لباس فرم کلاس اولش هست     ...
12 شهريور 1398