مهراد جون مهراد جون ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 26 روز سن داره

خاطرات مامانی و مهراد

بازی با دوستم

1392/12/18 12:56
نویسنده : مامان مریم
149 بازدید
اشتراک گذاری

خوشگل خاله اینم عکسایی از بازیت با آراد کوچولو

یکم با هم بازی میکردین و یکم سر اسباب بازی دعواتون میشد . یکبار هم از آراد ترسیدی و عقب نشینی کردی بغل مامان جون  خنده  و ی دفعه هم تند تند چهاردست و پا رفتی سمت آراد که ترسید و پرید بغل مامانیش خلاصه جالب بودزبان

Animal50

 

باب اسفنجی

باب اسفنجی: له شدم از دست شما دو تاااااااسبززبان

 

نگاه

به به چقدر خوشمزززس آراد جون بفرما پرتقالزبان

 

 

تفکر

هیس داریم فکر میکنیمعینک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

سمیرا.
23 دی 92 19:44
وای وای چقد ناز شدی آقا مهراد کم کم داری برای خودت مرد میشیا
فاطمه
23 دی 92 20:10
ای جان
مهدیه
24 دی 92 19:18
در سال قحطی عارفی غلامی دید که شادمان بود؛ گفت: چطور در چنین وضعی شادی می کنی؟ گفت: من غلام اربابی هستم که چندین گله و رمه دارد و تا وقتی برای او کار می کنم روزی مرا می دهد. عارف گفت: "از خودم شرم دارم که یک غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمی دهد و من خدایی دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم" خوشگل خاله همیشه توکلت ب خدای بزرگ و مهربون باشه