مهراد جون مهراد جون ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

خاطرات مامانی و مهراد

مهراد فسقلی

1392/12/18 12:53
نویسنده : مامان مریم
151 بازدید
اشتراک گذاری

مهراد فسقلی دو هفته دیگه تولدته از همین الان تبریک میگم عزیزمقلبماچقلب  تو گل پسر برا ما بامزه ترین و بهترین و شیطون ترین فسقلی دنیایی.

بازی تو جارختخوابیو خیلی خیلی دوس داری و اسباب بازی جدید که میبینی بیشتر بازی میکنی و سرگرم میشی.

بكسل كيوت بكسل جديد ميني بكسل لطيف لتزين المواضيعبكسل كيوت بكسل جديد ميني بكسل لطيف لتزين المواضيعبكسل كيوت بكسل جديد ميني بكسل لطيف لتزين المواضيعبكسل كيوت بكسل جديد ميني بكسل لطيف لتزين المواضيعبكسل كيوت بكسل جديد ميني بكسل لطيف لتزين المواضيعبكسل كيوت بكسل جديد ميني بكسل لطيف لتزين المواضيعبكسل كيوت بكسل جديد ميني بكسل لطيف لتزين المواضيعبكسل كيوت بكسل جديد ميني بكسل لطيف لتزين المواضيعبكسل كيوت بكسل جديد ميني بكسل لطيف لتزين المواضيعبكسل كيوت بكسل جديد ميني بكسل لطيف لتزين المواضيعبكسل كيوت بكسل جديد ميني بكسل لطيف لتزين المواضيع

 

عشق خاله این عکسای یازده ماهگیته قلبماچ

 

به به

 

 

بفرمایید گوجه راستی منم دندون دارم میتونم همه چی بخورم چقدر خوبه خدایا شکرتزبان

 

 

به به

 

 

البته اگه دوس دارینلبخند

 

 

شال

 

 

اینطوری چطورم؟مژه

 

 

روسری

 

 

الهی خاله فدای خنده های نازت بشه

 

 

نگاه ناز

 

 

 

متفکر

 

 

خب اینم خوبه

 

 

 

 

لباس جدیدم بود مامان و باباییم خریدن ولی چون بزرگ بود بردن عوض کردن راستی بابایی از لباسای قرمز رنگم خسته شدی خب همش قرمز منم دوست ندارم آخه منم مثل باباجونم ی استقلالی دو آتیشم !!! ولی قبول کن رنگش بهم میاداز خود راضی

 

 

زرد هم خوبه باباجون

 

 

 

 

مگه نه؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

سمیرا
22 بهمن 92 11:01
واقعا عکسهاتون خیلی خیلیقشنگ و ناز بودن خصوصا اونایی که با روسری انداخته بودید متن هایی هم که برای پستتون گذاشته بودید واقعه زیبا بودن
مامان مریم
پاسخ
سمیراجون خیلی ممنون نظر لطفتونه ممنون عزیزم
نفس
22 بهمن 92 14:56
ماشاله کوچولوتون چقد قشنگه
ترانه
24 بهمن 92 2:30
داشتم تو اینترنت بچه هایی که هم اسم پسرم هستند رو سرچ می کردم که عکسای پسر شمارو دیدم کل مطالب وبلاگتونو خوندم عکس هاتونم دیدم تقریبا همه اش قشنگ بودن اما عکس هایی که خودتون تو حالت های مختلف تو خونتون گرفتید واقعا قشنگه و توش روح صمیمیت موج می زنه خصوصا اون کسی که آقا مهرادوبا پدر بزرگ و مادر بزگ گرفتین البته من خودم به شخصه از عکسی که مهراد کتابو می خورد خوشم اومد مخصوصا از متن بالاش که نوشته بودید مهراد در حال مطالعه فکر کنم عکس ها توسط مهدیه خانوم گرفته شده بود بازم بیشتر از این عکس ها بذارید چون منم برا پسرم از متن ها و توضیحات شما خیلی استفاده می کنم با تشکر
مامان مریم
پاسخ
ممنون عزیزم از نظرت باشه حتما ولی من اصلا وقت نمیکنم ازش عکس بندازم بیشتر خاله هاش زحمت میکشن نظرتونو انتقال میدم مرسی
فاطمه
30 بهمن 92 17:58
مهراد جان اگه دختر بودی خیلی قرطی می شدی بلا