مهراد جون مهراد جون ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

خاطرات مامانی و مهراد

mehrad aziz

1393/8/8 11:42
نویسنده : مامان مریم
384 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز خاله از خدای مهربون سلامتی و امنیت برای همه کوچولوهای دنیارو خواستارم

مهراد نازم خیــــــــــــــــلی شیطون شدیدلخور اصلا نمیشه دو دقیقه جایی بند شی، عاشق بازی کردن گروهی هستی تنهایی کمتر بازی میکنی، دوست داری همه توجه ها بخودت باشه اگ حواسمون بهت نباشه بلند اسممونو صدا میکنی، پا تو کفش بزرگترا میکنیسوال مدرکش پایین هستزبان  اینقد کفشای مامان مریمو پوشیدی که راحت باهاشون راه میری

تا الان فقط مامان و بابارو واضح و کامل صدا میکنی، بقیه ما همه اسم مستعار داریم ومحبت مثلا منو "مه" ، دایی امید "دی" ، دایی رضارو "ایی" ، مبینا "مُ " ، حمیدرضا "مید" صدا میزنی، حرف زدنت خیلی بامزس هروقت ازت بپرسیم با کی رفتی پارک میگی با بابا بعد میگیم چی کردی میگی ای!! میگیم دیگه چی کردی دی خلاصه همه چیو مخفف میگی کلی باهات صحبت کنیم همه رو با اَ اِ اُ جواب میدیخندهبغل

 

پا تو کفش بزرگترا نکنیدخجالت

تاب تاب عباسی مهراد گلمحبت

فدات شم ک موقع عکس انداختن خودت پاهاتو جفت کردیمحبت

 

چهارشنبه 93/8/8

ساعت 47: 11

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

سمیرا
10 آبان 93 12:59
خیلی عکس های زیبایی بودن سوژه خوبی هم انتخاب کزده بودی خاله جون خصوصا پا تو کفشای بزرگترا نکردن واقعا جالب بود از طرف مهراد تشکر
ن ی ن ی
19 آبان 93 2:51
سلام وبلاگ قشنگی دارید خسته نباشید خوشبحال آقا مهراد که خاله به این مهربونی داره