خنده ناز
چند تا عکس از مهراد گرفتم که میذارم امیدوارم مامان مریم و بابا امیر خوششون بیاد
اولی وقتیه که مهراد از حموم اومده، خوشحاله و ناز خندیده
عکس دوم وقتیه که عزیز خاله تو ماشین بغل مامان جونش نشسته و از سرعت بالای ماشین ترسیده، چشاشم گرد شده تو این لحظه ما فقط میخندیدیم و به دایی رضا میگفتیم آرومتر برو.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی