جشن تولد پسر گلمون مهراد
مهرادم سلام پسرم خیلی وقته نتونستم به وبلاگت سر بزنم و مطلب بذارم حسابی شیطون و شیرین شدی و قشنگ ترین لحظات عمرم بازی کردن و سپری کردن با توست. چند روز پیش داشتیم با هم بازی میکردیم وزنه چوبی(مامان جون برات خریده) رو کوبیدی رو میز عسلی شیشه ای، بهت گفتم مهراد نزن میشکنه بابا پول نداره بخره تو با اون زبون شیرین بچگیت گفتی مه بو بابا میژ (یعنی از مهدیه خاله پول میگیریم میدیم بابا میز میخره) الهی مامان فدات شه که اینقدر میفهمی با بابا کلی خندیدیم نفسم دوستت داریم فراووووووووون
خب از تولد دو سالگی پسرم تعریف کنم امسال جشن تولد مفصل تر از سال پیش بود و مهمونای زیادی دعوت بودن باباامیر و خاله نازی از صبح ساعت 10 به مامان تو کارای جشن کمک کردن تا ساعت 2 همه چیز آماده بود خاله لیلا خیلی خیلی به مامان کمک کرد تا مهرادو بخوابونه برای عکس انداختن و مهمونی آماده باشه پسرم حوصله داشته باشه. خلاصه مهمونا از ساعت 3:30 کم کم اومدن و خیلی خیلی خوش گذشت پسرم تو هم که عشق آهنگ هستی همش میگفتی نانا و بغل مامان و خاله ها میرقصیدی و دستاتو می چرخوندی وقتی هم کیک تولدتو بابا آورد خوشت اومده بود همش میخوردی. کادوهای تولدت اکثرا نقدی بود عزیز جون یه ماشین پلیس خریده بود و عمه فریبا یه گوسفند پولیش برات خریده بودن دست همگی درد نکنه ممنون.
عکس های تولد:
بفرمایین کیک تولد
مامان جون و باباجونی دوستتون دارم
بچه ها کیکه یه چیز دیگس
اوخ جونمی ماشین پلیس، ما که رفتیم
مهراد جونم جشن 2 سالگیت مبارک