جشن تولد پسر گلمون مهراد
مهرادم سلام پسرم خیلی وقته نتونستم به وبلاگت سر بزنم و مطلب بذارم حسابی شیطون و شیرین شدی و قشنگ ترین لحظات عمرم بازی کردن و سپری کردن با توست. چند روز پیش داشتیم با هم بازی میکردیم وزنه چوبی(مامان جون برات خریده) رو کوبیدی رو میز عسلی شیشه ای، بهت گفتم مهراد نزن میشکنه بابا پول نداره بخره تو با اون زبون شیرین بچگیت گفتی مه بو بابا میژ (یعنی از مهدیه خاله پول میگیریم میدیم بابا میز میخره) الهی مامان فدات شه که اینقدر میفهمی با بابا کلی خندیدیم نفسم دوستت داریم فراووووووووون &n...