پایان هفده ماهگی
عزیزدلم سلام. امروز شنبه 28ماه مبارک رمضانه و مهراد کوچولو با بابا جونی رفته خونه عزیزش مهمونی بالاخره وقت کردم برای گل پسرم مطلب بذارم از شیطونی ها و شیرین کاریاش تعریف کنم. اول از همه مثل همیشه خداروشکر میکنم بچه سالمی بهمون عطا کرده. مهرادی از خواب که بیدار میشه اولین چیزی که به مامان میگه یا آب میخواد یا میگه نانا منظور از نانا سی دی شعره که برات دو سه روزی مونده به تولد 1سالگی خریدم یه سی دی جشن تولد خاله ستاره و یه سی دی حسنی نگو یه دسته گل. سی دی تولدو زیاد دوست نداری ولی سی دی حسنی رو خیلی خیلی گوش میکنی و خوشت میاد انقدر زیاد که مامان خسته شدش اولای ماه رمضون بود با هم رفتیم دو تا سی دی از ترانه های خاله ستاره برات خریدم یه دونش ح...